در قسمتهای پیشین «کاشان، حیات وتمدن در دل کویر» گفته بودیم که کاشان شهر طفیلی شاهان زیادی بوده است. در زمان شاه عباس اول اما، بیشترین رونق را داشت، چراکه وی پس از اصفهان، به بیشترین جایی که سرکشی میکرد، کاشان بود و نیک میدانیم وقتی پای شاه و شاهزادهای به جایی باز میشد، با خود رونق و کسب وکار میآورد. از جمله بناهایی که در آن دوران در کاشان ساخته شد میتوان به : ابنیۀ دولتخانه خیابان چهارباغ کاشان، کاخ و باغ همایونی، مهمانسرای عالی شاهعباس، عمارات مخصوص برای سفر او و ایلچیان، بازار قیصریه، سد قهرود و بنای باغ شاه جدید فین نام برد.
اما متاسفانه، مانند رسم همیشهی تاریخ، زیبایی قربانی تعصب و کژرویهای همیشگی شد: از آنجا که در کاشان ابنیۀ عالی و بقاع مذهبی عموماً تعلق به شیعۀ اثنیعشری داشته است، مهاجمین ترک و تاتار و افغان و ترکمن با کینه و نفرت شدیدی بدانها نگریسته و جملگی را منهدم میکردند. مانند خرابیهای محمدخان ترکمن در استیلای ده ساله بر کاشان در عهد سلطان محمد خدابنده، که اکثر بناهای مهم شهر را از بیخ و بن ویران کرد.
تنها غارتگران و مهاجمین بلای جان کاشان نبودند، طبیعت نیز خشم خود را دریغ نکرد و چندین زلزلهی مهیب، باعث شد بیشتر بناهای شهر، خصوصن ابنیهای که در بخش فین ساخته شده، بالکل ویران شود. در زمان زندیه، کریمخان با گماشتن معمارها و کارگران فنی از ولایات دیگر، به سرپرستی عبدالرزاق خان کاشی حاکم آنجا نخست حصار و برج و باروی شهر را مرمت و سپس بازار و کوچه و ابنیۀ عمومی و مساجدی که قابل اصلاح بوده تعمیر نمودهاند…به طور کلی سه زلزلهی مهیب در سالهای ۹۷۲ و ۱۱۹۲ و ۱۲۶۰ هجری قمری، کاشان و بناهای ریز ودرشتش را به کام نابودی کشیده و نقشهای منحصربه فرد و زیبای کاشی مساجد و گلدستهها را از بین برده است.
پس از دورۀ صفویه و بر اثر خرابیهای وارده از فتنۀ افغانها به شهر و همچنین زلزله سخت و مخرب سال ۱۱۹۲ برخی حاکمان به ساخت و مرمت شهر کمر همت بستند. از جمله عبدالرزاق خان حاکم کاشان که کار مرمتکردن برج و بارو و حفر خندق شهر را سامان داد و دو دروازۀ دیگر بر پنج دروازۀ قدیم کاشان افزود یکی در جنوب شرقی باروی شهر و نزدیک به خانههای خودش به نام دروازه عطا و دیگری در فاصلۀ میدان قلعه جلالی و دروازه اصفهان به نام دروازه لتحر، اما از نظر موقعیت محلی و کثرت رفت و آمد و مزایای دیگر، دروازه دولت که به جای آن میدان شهرداری کنونی ساخته شده در درجۀ اول حائز اهمیت شایانی بود و مخصوصا هنگام ورود به این دروازه چهارسوی وسیع مسقف باشکوهی که از بقایای بازار نوفرخخان امینالدولۀ غفاری بود کاملا جلب توجه و تحسین واردین را مینمود.
باری، در سایۀ پیشرفت و ترقی صنایع محلی و رونق یافتن کسب و کار اهالی رفتهرفته بهبودی محسوسی در زندگانی عمومی پیدا شد تا اواخر سدۀ سیزدهم که بر روی ویرانیهای گذشته آن دیار شهری آباد و جامعهای بارفاه و نشاط به وجود آمد.
کاشان هم اکنون به شهر گلاب و کاشی و مهربانی معروف است و سهم بزرگی در گردشگری این سرزمین کهن ایفا میکند. در آینده با مشاهیر و ابنیهی مهم تاریخی این شهر بیشتر آشنا خواهیم شد.